از کاشی - مرده یا زنده؟

و حتی اگر رنگ روی کاشی ها ریخته شود، با روش های ذکر شده در بالا به راحتی می توانید آنها را پاک کنید. سقف تالار نیز تماماً با کاشی نهای هفت رنگ مزین شده که این کاشیها نقوش شکارگاهها و طبیعت و داستانهای خسرو وشیرین را بازگو میکنند. مشاهده نمونهای از کاشیها قبل از خرید نیز کمک کننده خواهد بود. خان احمدخان که با دولت عثمانی همپیمان شده بود با کمک عثمانیها چند ناحیه از ایران (کرمانشاه، سنقر، همدان، خوی و ارومیه) را متصرف گشت. کوششهای شیر خان برای نجات آنان به جایی نرسید و او بهسوی هند روی آورده و به خدمت گورکانیان درآمد(۱۰۴۱ ه.ق). به این ترتیب شاه دستور داد تا زینل خان را به حوالی خیمهٔ حرم خود بیاورند، و به دستور وی غلامی از خواجه سرایان بهنام بهرام، سر زینل خان سپهسالار را در ۶ ذیالحجه ۱۰۳۹ ه.ق از تن جدا کرد. داوود خان از سال ۱۰۳۸ هجری که شاه صفی بر تخت نشست تا سال ۱۰۴۱ که در لشکرکشی به بغداد مشارکت کرد، به دیدار شاه صفی نرفتهبود. بنا به گزارش منابع گرجی و واقعهنگاران صفوی، در این یورش که در سال ۱۰۴۲ هجری (۱۶۳۳ میلادی) رخ داد، ۷۰۰ نفر از ایل قاجار کشته شدند و علاوه بر داودخان و تهمورس خان، الکساندر حکمران ناحیه ادیشی در گرجستان غربی، حکمرانان مسقطه و کارتلی و اسقف ارامنه نیز مشارکت داشتند.

این دو، سپس به گنجه، قراباغ، بردع و ارسبار یورش بردند و غنائم خود را به گرجستان منتقل کردند. سپس خانقاه او طرفداران بیشتری پیدا کرد و میرزا تقی اعتمادالدوله را هم تحت تأثیر قرار داد. منارههای بالای شبستان از آن هم بلندتر است، در حالی که گنبد روی آن بلندتر از همه قرار واقع گردیده است. در بعضی از دهکدهها پیروان این فرقه با مسیحیان که گذشت آنها کمتر است آمیزش دارند. در مقابل، شاه صفی نیز داوودخان و تهمورث خان را از سمت خود عزل و محمدقلی خان زیاداوغلی قاجار و خسرو میرزا از خاندان باگراتیون را به جای آنها منصوب کرد. سپس به دستور شاه صفی سر وی را به دید لشگریان درآوردند تا باعث عبرت همگان شود. اعتقاد به تناسخ در مریدان درویش رضا، باعث پیوند شورش فعلی با نقطویانی بود که در دورهٔ شاه عباس سرکوب شده بودند. آثار بر جای مانده از دورهٔ اشکانی (۲۵۰ پ م - ۲۲۴ م) میتوان نقشهای گیاهی را دید که تأثیر گرفته از معماری هلنی پس از دوران سلوکیان است. او که در دورهٔ شاه عباس دز تصرف قلعه رواندوز و شهر موصل از خود دلاوریهای بسیار نشان داده بود پس از مرگ شاه نیز کماکان مورد عنایت وی بود تا اینکه سعایت دیگران باعث بدگمانی شاه صفی شد.

همچنین، چهار پسر حسنخان استاجلو که از نوادگان شاه تهماسب یکم بودند در شهر قم و ساوه به قتل رسیدند. پسر این حاکم از محارم شاه بود و توتون و چپق مخصوص به شاه میداد، شاه صفی حکم کرد تا پسر سیبیلهای پدرش را بکند، بعد بینی او را ببرد، بعد گوشها و چشمها و دست آخر سر او را از تنش جدا کرد. چون حاکم هرات گزارش حادثه را به شاه صفی فرستاد، شاه با تغییر سیاست نرمش و ملایمت خود با ازبکان به خراسانیان دستور داد که با شدت، تهاجمات ازبکان را در هم کوبند و اگر بزرگان خراسان در دفع ازبکان کوتاهی کنند ایشان را شدیداً تنبیه خواهد کرد. البته عقاید و افکار خود را در خفا نگاه میداشت و به صراحت اظهار نمینمود. در نتیجه، سردار ازبک به فرمانده خراسان نامه نوشت و از این حمله اظهار پشیمانی نمود و عذرخواهی کرد. خودش به ماروچاق حمله کرد و ندر دیوان بیگی به مرو.

شاه صفی در حال نشان دادن سر قطع شده فرزندان زبیده بیگم به وی. در زمان جانشینی شاه صفی، عمه او زبیدهبیگم، که دارای سه فرزند بود با حامیانش به مخالفت با جانشینی شاه صفی پرداختند. در این نامهها که بعداً به دست دربار نیز رسید، ادعا شده بود که امام قلی خان، برادر بزرگتر داود خان نیز با شورش همراه است و صفی قلی میرزا، فرزند شاه عباس را تحت حمایت داردو ادعا نمود که " من حسب الصلاح برادر به این امور اقدام کردهام ". شیرخان فرزند حسن خان بن عبدالقادر افغان ترینی بود که پدرش در زمان شاه تهماسب یکم تابع و خراجگزار سلطان حسین حاکم قندهار بود. علیمردان خان او را از این تصمیم منع کرد. قبلاً در زمان شاه عباس هم درویش خسرو نقطوی دارای هواداران بسیاری شده بود که شاه او را اعدام کرد و تمایلی که درویش رضا به تصاحب تخت پادشاهی صفوی داشت، از نوع همان گرایشهای درویشان نقطوی است. در لبههای بنا نیز دو ردیف آجرچینی با همان آجر لعاب دار دیده میشود که بخشی از آن به دلیل عوامل طبیعی فرو ریخته است. نمای بیرونی عمارت کلاهفرنگی بهصورت هشتضلعی است با تزئینات کاشینگارههای گل و مرغ، و در بالای عمارت با اسپرها و لچکیهای کاشیکاریشده بنا را مزین کردهاند.

اگر دوست دارید این نوشتار را داشته باشید و مایل به دریافت اطلاعات بسیار بیشتر در مورد کاشی ضایعاتی لطفا به بازدید از وب سایت ما.